فروغ فرخزاد
اشعار و نامه های فروغ
 
 

 "حميد مصدق "

 
تو به من خنديدي و نمي دانستي 
من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم 
باغبان از پي من تند دويد 
سيب را دست تو ديد 
غضب آلود به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتي و هنوز،
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم 
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم 
كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت 



"جواب زيباي فروغ فرخ زاد"
 
من به تو خنديدم 
چون كه مي دانستم 
تو به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدي
پدرم از پي تو تند دويد 
و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه
پدر پير من است 
من به تو خنديدم
تا كه با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو ليك لرزه انداخت به دستان من و 
سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك 
دل من گفت: برو 
چون نمي خواست به خاطر بسپارد گريه تلخ تو را...
و من رفتم و هنوز سالهاست كه در ذهن من آرام آرام 
حيرت و بغض تو تكرار كنان 
مي دهد آزارم 
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم 
كه چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت
 

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ
من از ستاره سوختم لبالب از ستارگان تب شدم چو ماهيان سرخ رنگ ساده دل ستاره چين برکه هاي شب شدم چه دور بود پيش از اين زمين ما به اين کبود غرفه هاي آسمان کنون به گوش من دوباره مي رسد صداي تو
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Forogh-F و آدرس forogh-f.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 29
بازدید ماه : 38
بازدید کل : 13140
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->